یک نفر زمینی

غربت ghorbat

یک نفر زمینی

غربت ghorbat

غم




وقتی پسرک 18ماهه ام رو مهد میزارم و موقع جدا شدن بهم میچسبه و گریه میکنه وجودم سرشار از غم میشه ..

پسرک بینهایت مهربون و خنده روی من ..





نظرات 1 + ارسال نظر
اسما چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 20:59 http://www.asmavabacheha.blogsky.com

فداش بشم چقدر سختی میکشه . چرا آخه عادت نکرد حتما خوب محبت نمیکنن و نمیرسن بهش
امیرعلی عادت کرده یک ماه اول گربه کرد میره بازی میکنه میگیره دو ساعت میخوابه از غذای همه میخوره موقع برگشتن هم به مربیش میگه دودازی (خداحافظ)و بوس میفرسته
تو این مورد شانس آوردم

چی بگم خودمم از مربیاش خوشم نمیاد یه مادر و دختری هستن.. فکر کن آیسانا اسم مادره رو گذاشته خانم زنجبیلی!
ولی چاره ای نیست.. خدارو شکر امیرعلی مربیشو دوست داره
من بابت پرستار و مهد آیسان هم خیلی مکافات کشیدم الانم نوبت الشن..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.