یک نفر زمینی

غربت ghorbat

یک نفر زمینی

غربت ghorbat

دیوار سنگی

یکی از خواهرام  کلیپی  از منو و خودش و آبجی کوچیکه که اونم از خونواده دوره درست کرده بود با ترانه " دو پنجره گوگوش" ....... 

 چقدر حالم دگرگون  شد با دیدنش ..... چند بار دیدم........ تو تستای روانشناسی ، مکانیزم دفاعی من از نوع سرکوب کردن خیلی بالاست که شاید بخاطر نوع زندگی که داشتم طبیعی باشه و گاهی وقتا با یه تلنگر  همه پرده های از نوع " همه چیز آرومه و ..." کنار میرن و میفهمم چقدر تنهام و کسی دور و برم نیست ........ خبری از گفت و گوهای گرم خواهرانه نیست... خبری از دست در دست هم راه رفتن ها ....... بغل کردنها و حس کردن گرمای نفس هیچ عضوی از خانواده ام،  از ریشه هایم نیست .... همه هستن ولی خیلی وقته که دیگه آروم آروم فتیله بودنشونو تو زندگیم پایین کشیدم ......... چند روز پیش فیلمی از دلتنگیای حاجی (پدرم) دیدم که  داشت  میگفت  دختر با پسر خیلی فرق داره دختر تو غربت چشم براه آشنا میمونه... چجوری میشه به دلتنگیای پدر و مادر سالخورده فکر کرد و از دوریشون از مریضیاشون و  از اینکه هستن ولی دیگه خیلی وقته براتو نیستن؛ غصه دار نشد ...... سرنوشتمو چه تلخ رقم زدم

توی یک دیوار سنگی
دو تا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها
یکیشون تو یکیشون من

دیوار از سنگه سیاهه
سنگ سرد و سخت خارا
زده قفل بی صدایی
به لبای خسته ی ما

همیشه فاصله بوده
بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته
شب و روزای من و تو

کاشکی این دیوار خراب شه
من و تو با هم بمیریم
توی یک دنیای دیگه
دستای همُ بگیریم

شاید اونجا توی دل ها
درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون
دیگه دیواری نباشه

نظرات 4 + ارسال نظر
مامان نرگس دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت 09:46 http://boghzepenhaneman.blogfa.com

ترانه ی واقعا زیباییه

اسما دوشنبه 21 بهمن 1398 ساعت 09:36

حالم خوب نبود اومدم وبلاگت با خوندن پستت پشت میز کارم اشک تو چشمام حلقه زد الان میترسم پلک بزنم بریزه جلو همکارا. همش سقف رو نگاه میکنم. تنهایی سخته نداشتن سخته اما داشتن و دور بودن سخت تره وقتی نداری چشم امیدت قطع میشه دیگه نیست کاری نمیشه کرد فقط دوتا سنگ قبر هست اما وقتی هست و دسترسی نداری حس میکنم یه جور عذابه احتیاج داری دسترسی نداری......

الهی برا دل داغدارت بمیرم. شرمنده ام عزیزم. غصه هاتو بسپار بخدا. انشالا بسلامتی خونتونم ساخته میشه و میرید خونه نو و این روزای سخت رو فراموش می کنی

الهه یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 14:24 http://elahesong.blogsky.com

سلام اجی خوبی چی بگم اجی ان شاءالله که شرایطت درست میشه و خانواده تو میبینی اجی

سلام الهه جان عزیز. انشالا که که خونواده شماهم شاد و سلامت در کنارتون باشن

بلاگر یکشنبه 20 بهمن 1398 ساعت 11:52 http://tosan35.blogsky.com

وقتی فاصله هست ، یکی بودن مفهوم پیدا میکنه و وقتی وطن هست ، غربت !
دو پنجره از کارهای ماندگار اردلان سرفرازه با آهنگسازی شماعی زاده و تنظیم هم فکر کنم واروژان ، هر وقت اینا با هم کاری را ساختن ، فوق العاده و ماندگار شده.

حافظه اسمی خوبی ندارم حتی یکسال که میگذشت اسم همکلاسیامم فراموش میکردم شاید به این خاطر که زیاد اسامی برام مهم نیست. بله واقعا ترانه زیبا و دلنشینیه. ممنون از حضورتون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.