یک نفر زمینی

غربت ghorbat

یک نفر زمینی

غربت ghorbat

من خوب

هفته ی پیش کلا تو خونه بودم و حس خوب خواب کافی .. خونه مرتب.. به بچه ها خوب رسیدن و شاد بودن خودم و رفتار خوب همسرم باعث شد یه تغییر خوب تو روال قبلیم ایجاد بشه

راستشو بخاین حالم انقدر بد بود که همش تو دلم به همسری میپریدم و دعوا داشتم ... یه شب که خونه نبود رفتم پای لپ تاپم .. کل چتای قبلمونو سیو داشتم شروع کردم به دیدن فیلم ماه عسل و عروسی و کلی هم باهاشون اشک ریختم و بعدش چت هامونو خوندم ... یجاهاییشم برا همسری فرستادم ... انگار یه معجزه بود تو وجود خودم و از فرداش کلی حس های عاشقانه ام برگشت

چاره ای نیست از غصه .. از غم .. از دلتنگی ...... ولی زندگی همراه خوب و قوی میخاد 

یکی از خواسته های قلبی برا خودم اینه که وقتی پیر شدم انقدر سالم باشم که بتونم رو پای خودم باشم و حداقل برا کارهای شخصیم مزاحم کسی نشم.

**  بعد حفظ ( هاتفی از گوشه میخانه دوش از حافظ)، این هفته یه غزل یازده بیتی از مولانا رو با آیسانا کار کردم (گر رود دیده و عقل و خرد و جان، تو مرو..)  و خیلی خوب حفظ کرد . کلی خوشحال شدم از این استعداد و علاقه اش به ادبیات و شعر 

نظرات 6 + ارسال نظر
مامان نرگس یکشنبه 5 مرداد 1399 ساعت 10:01 http://boghzepenhaneman.blogfa.com

سلام
چه کار خوبی کردید.
همیشه مرور خاطرات زیبا و دلنشین گذشته باعث شادی دل و رفع ناراحتی و کدورت میشه. یجورایی انگار آدم "ری استارت" میشه!

الهه چهارشنبه 1 مرداد 1399 ساعت 19:49

سلام اجی خوبی فردا اپم تونستی بهم سر بزن ممنونم اجی

الهه شنبه 28 تیر 1399 ساعت 16:32

سلام اجی خوبی فردا اپم تونستی بهم سر بزن اجی

مامان نرگس یکشنبه 22 تیر 1399 ساعت 08:43 http://Boghzepenhaneman.blogfa.com

چه کار جالب و قشنگی کردید.
مرور خاطرات خوب گذشته میتونه آدم‌ها رو به هم نزدیک کنه.
خوشبخت و سلامت باشید.

رویا شنبه 21 تیر 1399 ساعت 16:05

زهرا جان فاصله بچه هات چقدره؟ سخت بود؟ الان با هم خوبن؟ تصمیمم عوض شده و دلم می خواد دومی خیلی دیر نشه که هم زودتر کارم رو شروع کنم یک دفعه و هم همبازی بشن، منتها تو شرایط دست تنها موندن ما نمی دونم چقدر سخت می شه؟ مخصوصا اینکه من بارداری تقریبا سختی داشتم و احسان تا شش ماه خیلی اذیت کرد ، حالا موندم دو دل

آیسانا 4سال و دوماه از الشن بزرگتره. یعنی تقریبا سه سال و نیم بود که من باردار شدم البته ناخواسته بود. یه خوبی که داره شما خونه داری و راحت میتونی بهشون برسی. برا خود بچه ها دوتایی بودن خیلی خیلی خوبه ولی دیگه پی سختیاشو باید به تنت بمالی. من پیشنهادم اینه که اگه به لحاظ سن باردار شدن مشکلی نداری تا وقتی پسرت کلاس اولو پشت سر نذاشته اقدام نکن تا اونموقع هم انشالا خودتم شاغل شدی. با وجود دو بچه درس خوندن خیلی سخته یعنی واقعا برا خودت وقت نمیمونه

الهه شنبه 21 تیر 1399 ساعت 12:37

سلام اجی خوبی الهی شکر که حالت خوبه اجی ان شاءالله همیشه همینی باشی که هستی اجی ماشالله به دخترت خدا حفظش کنه اجی

سلام
ممنون الهه عزیز و دوست داشتنی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.