"من و مامانم 53سال کنارهم .. شانس بزرگیه .. با این احساس خوشبخت ترین زن دنیام .. امروز آرزو کردم تا عمر دارم کنار مامانم باشم "
من نمیدونم از 18..19 سالی که پیش خونوادم بودم چقدرشو با مامانم بودم .... بودم یا نبودم!
قبل از اینکه بفهمم از دست داده بودمش ..
دلخوشیم به شنیدن صداشه ...... دلخوشیم به احوال پرسیاشه
دایی بزرگم فوت شد چندتا خاطره ازش تو ذهنم بود .... دایی ها و عموها و بقیه فامیل یه قاب خاک گرفته تو زندگیم شدن
دوستام از دلتنگی دو هفته ای ندیدن خونواده هاشون دم میزنن ..... من چی شدم! وسط یک بیابون بزرگ خودم شدم یک درخت ریشه دار ..... خودم هستم و خودم ... یجورایی همه دلبستگی ها و دلتنگی ها رو باید ذبح کنم ...... دوست داشتن هایی که اذیتم می کنند باید دور بریزم ...... یه قیچی میخام که رابطه زندگی 10 سالم رو با زندگی 28 ساله قبلیم قطع کنه .... خواهری بوده برادری بوده خاطراتی بودن ولی باید دفن بشن ..........
خیلی سخته؛ شکیباییِ زیادی می خواد.
خدا همه ی رفتگان شما رو بیامرزه و به خودتون و اطرافیانتون عمر طولانی و باعزت بده.
سلام اجی خوبی خدا حفظشون کنه عزیزانتو و خدا رحمت کنه رفتنگان رو اجی خدا بهت صبر بده و ان شاءالله که درست میشه همه چی اجی